طبیعت گردی و گاهی هم شکار

من آرش کوهرو، از عاشقان طبیعت گردی هستم برا همینم اسم وبلاگم رو گذاشتیم کوه رو

طبیعت گردی و گاهی هم شکار

من آرش کوهرو، از عاشقان طبیعت گردی هستم برا همینم اسم وبلاگم رو گذاشتیم کوه رو

جمع تیر با خفیف

با سلام به همه طبیعت دوستان و تیراندازان و شکارچیان

البته شکارچیان که امسال با توجه به عدم صدور پروانه دست به تفنگ نشده اند مگر برای تیراندازی و بهره بردن از این ورزش ایرانی و لذت بخش.

اول من موضع خود را مشخص کنم و آن اینکه کلا من در مورد تفنگ خفیف (اعم از خفیف معمولی، خفیف مگنوم (دوبل خفیف) و خفیف هورنت) تعصب خاصی دارم و تیراندازی با تفنگ خفیفم را با هیچ چیز عوض نمی کنم.

تفنگ خفیف یکی از تفنگهای دقیق در تیراندازی بوده و هست و با توجه به دقت تیراندازی بالایی که در فواصل کوتاه دارد مورد علاقه تیراندازان و شکارچیان بوده و هست.

برای مطالعه بیشتر مطالبی رو از ویکیپدیا هست که برای خواندن بد نیست ( در انتهای مطلب ببینید)


چندی بود می خواستم دقت فشنگهای خفیفی را که دارم مورد بررسی قرار دهم و ببینم کدام یک دقیقتر و کارایی بالاتری دارد. البته این را عرض کنم فشنگهای مسابقاتی و یا به قولی مخصوص هدف زنی (Target) که در فواصل 50 متر بسیار دقیق هستند تا حدی که خودم تجربه این را دارم که با تیراندازی از روی گیره و پایه در فاصله 50 متر در شرایط کاملا بدون باد 2 تیر از داخل هم رد شد.

در بارهای قبل بدون گرفتن جمع تیر تا حدودی به این نتیجه رسیده بودم که فشنگها چک با نام سیلیربلوت کمی پراکندگی دارد ولی هیچگاه مورد بررسی قرار نداده بودم. انشالله در فرصتهای بعدی در خصوص دیگر فشنگهایی که موجود هست این عمل را تکرار خواهم کرد.

ولی امروز فشنگهای سرعت بالا را در فاصله 100 متری در باشگاه امتحان کردم، پس از بررسی تنظیم بودن دوربین در فاصله 50 متری (تفنگ در 50 متر صفر بود) سیبلی که قبلا پرینت گرفته بودم و عکس کبک هم بروی آن بود را در فاصله 100 متری در شرایطی که نسیم خیلی کمی از چپ به راست (غربی-شرقی) میوزید نصب نمودم.

سپس به صورت نشسته از روی میز تیراندازی (بنچ رست) 4 تیر با فشنگ سرعت بالای سیلیر بلوت 36 گرین و سپس 3 تیر با فشنگ آر دبلیو اس سرسوراخ 40 گرینی شلیک کردم (ابتدا 4  تیر پیاپی سیلیربلوت و علامت گذاری و سپس 3 تیر پیاپی آر دبلیو اس) 

نتیجه در زیر قابل مشاهده می باشد:


دوستان عزیزی که در خصوص امتحان فشنگ خفیف مطالبی را دارند صمیمانه از تجربیاتشان استفاده می کنم.

توضیح اینکه در این بررسی هدف فقط بررسی جمع تیر بود و پس از پایان کار تفنگ در 100 متر صفر شد.


سلاح خفیف سلاح گرمی است که فشنگ کالیبر ‎۰٫۱۷ تا ۰٫۲۲ را شلیک می‌کند.

۰٫۲۲LR ویا نام رایج ایرانی آن "خفیف" نوعی فشنگ با کالیبر ۰٫۲۲ اینچ یعنی ۵٫۶میلیمتر می‌باشد که در سیستم متریک می‌توان آنرا با نام 5.6x15mm یافت. LR مخفف عبارت Long Rifle یعنی "تفنگ دراز" می‌باشد. کالیر ۰٫۲۲ که در ایران به خفیف مشهور است در سال ۱۸۸۷ در آمریکا توسط شرکت J. Stevens Arms & Tool Company طراحی و به بازار عرضه شد. در جنگ جهانی دوم اولین صداخفه کن با قدرت واقعی در جهان در سلاح کمری High Standard HDM با این کالیبر به ارتش ایلات متحده عرضه شد. این کالیبر تا سال ۲۰۰۴ که کالیبر خفیف جدید 17HMR. به بازار عرضه شد تقریباً رقیبی نداشت!. 0.22LR از معدود کالیبرهاییست که پس از گذشت ۱۰۰ سال از طراحی آن هنوز تولید می‌شود.

در قوانین ایران از دیرباز جای خاصی برای این کالیبر تعبیه شده و حتی پس از انقلاب و وضع قوانین سرسخت حمل سلاح پس از انقلاب نیز جواز این کالیبر برای تمرین تیراندازی جداگانه صادر می‌شود. فشنگ‌های این کالیبر با سیستم جداگانه‌ای ساخته شد و ریم فایر (Rimfire) نام می‌گیرند. کوچکی و مقدار کم باروت آن باعث می‌شود تا بتوان جدار پوکه آنرا نیز نازک انتخاب کرد و همین امر باعث ارزانی فشنگ آن می‌شود. اما برای کشوری مثل ایران که قوانین بسیار دست و پا گیر حمل سلاح موجود است این کالیبر معایب زیادی دارد زیرا پوکه‌های آن بسبب سیستم ریم فایر که کپسول چاشنی ندارد، قابلیت پر کردن مجدد را ندارد و نایابی فشنگ آن در بازار برای دوستداران این کالیبر از معایب بزرگ آن می‌باشد.

(http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%84%D8%A7%D8%AD_%D8%AE%D9%81%DB%8C%D9%81)


دارآباد-باغچه خلیل- جنگل رحمان آباد

با سلام به همه طبیعت گردان

مدتها بود گزارشی در مورد کوهنوردی و طبیعت گردی ننوشته بودم و راستش نیازهم برنامه های قابل عرضی نداشتم، ولی بالاخره طلیسم کوه نرفتن های اساسی شکسته شد و این هفته یعنی دوم خرداد 93 شکسته شد و به اتفاق همنورد و بهزاد برنامه کوهنوردی دارآباد به مقصد باغچه خلیل طی طریق کردیم و در انتها با تغییر کمی مسیر برگشت به جای مسیر چال مگس از جنگل رحمان آباد مسیرمان را پایان دادیم.

قبل از صعود آب و هوا را چک کرده بودیم و سایتها هوای نیمه ابری با احتمال بارندگی بسیار پایین راپیش بینی کرده بودند.

برنامه ساعت 6 صبح از جلوی موزه دارآباد شروع شد، پیاده روی از جلوی موزه دارآباد باعث گرم شدن اولیه جهت صعود می شود و معمولا در سربالایی اولیه تا قهوه خانه فشار کمتری به بدن می آید، سه نفری پس از رسیدن به ابتدای دارآباد و مسیر کوهنوردی  پس از گذشتن قهوه خانه مسیر سمت راست را از یال شن سیاه برای رسیدن به لوله و سپس چشمه درازلش انتخاب نمودیم، مسیر بسیار شلوغ بود.

پس از رسیدن به سر لوله نفسی تازه کردیم.



مسیر را به سمت چشمه درازلش ادامه دادیم و پس از رسیدن به چشمه آبی به صورت زدیم و کمی بعد از چشمه ساعت 7:50 اطراق نمودیم. مسیر پیمایش قبل از صبحانه 3790 متر بود و در جایی به ارتفاع 2255 متر از سطح دریا (دراین گزارش ارتفاع توسط ساعت مچی ثبت شده و ممکن است دقیق نباشد).

جای دوستان خالی صبحانه نان سنگک و بربری به همراه خیار و گوجه و پنیر محلی طالقان با چایی. در محل اطرق هم چندتایی عکس گرفتیم و همچنین از استخر جنگل رحمان آباد هم عکسی گرفتیم که بعد هم داستانی پیش آمد که خواهم گفت.





پس خوردن صبحانه ساعت 8:35 مسیر را به سمت باغچه خلیل ادامه دادیم، برخلاف پیش بینی ها باران بهاری شروع به باریدن کرد و حدود 45 دقیقه ای زیر باران قدم زنان طی طریق کردیم البته خوشبختانه لوازم مانند بادگیر و کائر کوله به همراه داشتیم و بدون استرس از خیس شدن از هوای بهاری لذت بردیم، البته در میان راه پس از پیمودن 1600 متر (5400 متر از ابتدا) ساعت 9:30 در جایی که از ابتدا زیر درختی کمی ایستادیم. و یکی از کوهنوردان گپی زدیم و باز زیر باران که دیگر خیلی کم شده بود به مسیرمان ادامه دادیم، در مسیر صدای پرندگانی چون کبک گوش را نوازش میداد.



پرندگان دیگری هم از این هوای پاک لذت می بردند و زیر باران نظاره گر مردم بودند.







در مسیر سرسبزمسیر خو را ادامه دادیم، البته کمی چایی کوهی در حد استفاده برای یک فلاکس چایی هم چیدیم و همانجا در یکی از فلاکسهای چایی که حاوی آب جوش بود با نبات ریختیم و پس از پیمودن 1600 متر از توقف قبلی (کل مسیر تاکنون 7000 متر)، ساعت 10:30 در انتهای باغچه خلیل کنار آبشار کوچک همانجایی که سال 90 خرچنگ دیده بودیم (البه یک خرچنگ مرده کنار آب هم دیدیم) نشستیم و چایی کوهی خوردیم، برای رفع خستگی هم پایی به آب زدیم.

ناگفته نماند آقا بهزاد عزیز در این طبیعت با ریواس ارتباط خوبی برقرار کرد و تقریبا در کل مسیر ایشان از ریواس تغذیه می کرد .




پس از توقفی 30 دقیقه ای برای فرود مسیر را ادامه دادیم که البته به یکباره با توجه به پیشنهاد همنورد مسیر جنگل رحمان آباد را انتخاب کردیم.

مسیر بسیار زیبا و عالی و سرسبز بود و در مسیر گلهای زیبا و حشرات خوشرنگ هم توجه ما را به خود جلب می کرد.




مسیر سربالایی را رفتیم تا نزدیکی ارتفاعات جنگل رحمان آباد، به چمنزاری بسیار زیبا رسیدیم کلاغهای زیادی هم بالای پرواز می کردند و حس ناب در طبیعت بودن آن هم در کنار شهری چون تهران به ما القا می کرد.





نرسیده به استخر گلهای زیبایی سطح زمین را پوشانده بود و پروانه های زیبایی نیز درآنجا بودند.



بالاخره به استخر رسیدیم و مابقی مسیر سراشیبی بود.


با رسیدن به کنار استخر در ساعت 12:30 کوهنوردان قبلی آنجا را ترک کردند و فقط ما سه نفر بودیم، هوا بسیار عالی بود و خورشید هم در آسمان خودنمایی می کرد و هوا رو گرمی بود، در روزی که ما هم ابر و هم باران را دیده بودیم آفتاب روزمان را کامل کرد و البته ما را وسوسه کرد که تنی به آب بزنیم. مهدی شیرجه ای زد و در پی او بهزاد و من دیگر طاقت نیاوردیم و در پی او وارد آب شدیم، آب بسیار سرد بود ولی باید بگویم خستگی پیاده روی 9777 متری را از تن ما درآورد (2396 متر ارتفاع).



پس از خشک کردن نسبی لباسها مسیر فرود را ادامه دادیم تا اینکه ساعت 13:44 پس از پیمودن 13050 متر یعنی بالغ بر 13 کیلومتر پیاده روی بالاخره کوه پیمایی تمام شد و ما سوار بر ماشین راهی منزل شدیم.

امیدوارم توانسته باشم شما را هم در لذت خود شریک کنم.

آرش کوهرو



تیراندازی . کل کل در 100 متری با کالیبر 22

با سلام به همه دوستان عزیز

فصل فصل بهار است و در طبیعت بودن از جمله لذتهای وصف ناشدنی.

چندی پیش با دوستان در طبیعت بودیم و برای تفریح و تمرین تیراندازی دست به تفنگ شدیم و در محل تیراندازی که رفتیم دوستان دیگری نیز آنجا بودند.

هوای بهاری و بادهای نابهنگام در تیراندازی ما کمی خلل ایجاد می کرد و بایستی صبر می کردیم تا باد کم شود ولی در هوای بهاری بودن حال و هوای خودش راست.

برای تیراندازی دوستان کالیبرهای مختلفی همراه داشتند. ساعتی به تنظیم تفنگ بررسی های مختلف گذشت.

در پایان کار بین تفنگداران کل کلی پیش آمد و در فاصله 100 متری سیبلی گذاشتیم و جاهای گلوله های قبلی که در 200 متر تیراندازی کرده بودیم را با چسب علامت گذاری کردیم.

من ابتدا با تفنگ خفیف 22 سه تیر شلیک کردم که نشان می داد دوربین تفنگ از تنظیم خارج شده و هر سه تیر در سمت چپ سیبل برخورد کرد و گروه تیر خوبی را تشکلیل داد و با آوردن 13کلیک به سمت راست دوربین میزان شد.

دو تیر با تفنگ خفیف انداختم و دوستم با خفیف هورنت دو تیر شلیک کرد. جای اصابت گلوله ها در سیبل مشخص می باشد.

یکی از دوستان هم با گلوله های ایرانی تفنگ 308 خود را مورد بررسی قرار داد که متاسفانه این گلوله ها از کیفیت خوبی برخوردار نبوده و گروه تیر خوبی را نداشت.


با توجه به تیراندازی با کالیبرهای 22 معمولی و هورنت به دایره نارنجی تصمیم بر آن شد که لوزی سمت راست بالای سیبل را با نهایت دقت هدف قرار دهیم و به نحوی هنرمان را به رخ یکدیگر بکشیم. در عکس بالا جای اثابت گلوله ها در عکس بالا مشخص است ولی عکس بزرگ شده در زیر نمایانگر جای گلوله ها می باشد..

قضاوت با شما که کدام شلیک بهتر بوده است.


از دوستان عزیز خواهش می کنم که در این فصلهای بهار و تابستان که به دامان طبیعت می روند و تفنگ با خود به همراه می برند به هیچ عنوانن تفنگ را روی هیچ حیوانی دراز نکنند.

شاد باشید

آرش کوهرو