طبیعت گردی و گاهی هم شکار

من آرش کوهرو، از عاشقان طبیعت گردی هستم برا همینم اسم وبلاگم رو گذاشتیم کوه رو

طبیعت گردی و گاهی هم شکار

من آرش کوهرو، از عاشقان طبیعت گردی هستم برا همینم اسم وبلاگم رو گذاشتیم کوه رو

دارآباد-باغچه خلیل- جنگل رحمان آباد

با سلام به همه طبیعت گردان

مدتها بود گزارشی در مورد کوهنوردی و طبیعت گردی ننوشته بودم و راستش نیازهم برنامه های قابل عرضی نداشتم، ولی بالاخره طلیسم کوه نرفتن های اساسی شکسته شد و این هفته یعنی دوم خرداد 93 شکسته شد و به اتفاق همنورد و بهزاد برنامه کوهنوردی دارآباد به مقصد باغچه خلیل طی طریق کردیم و در انتها با تغییر کمی مسیر برگشت به جای مسیر چال مگس از جنگل رحمان آباد مسیرمان را پایان دادیم.

قبل از صعود آب و هوا را چک کرده بودیم و سایتها هوای نیمه ابری با احتمال بارندگی بسیار پایین راپیش بینی کرده بودند.

برنامه ساعت 6 صبح از جلوی موزه دارآباد شروع شد، پیاده روی از جلوی موزه دارآباد باعث گرم شدن اولیه جهت صعود می شود و معمولا در سربالایی اولیه تا قهوه خانه فشار کمتری به بدن می آید، سه نفری پس از رسیدن به ابتدای دارآباد و مسیر کوهنوردی  پس از گذشتن قهوه خانه مسیر سمت راست را از یال شن سیاه برای رسیدن به لوله و سپس چشمه درازلش انتخاب نمودیم، مسیر بسیار شلوغ بود.

پس از رسیدن به سر لوله نفسی تازه کردیم.



مسیر را به سمت چشمه درازلش ادامه دادیم و پس از رسیدن به چشمه آبی به صورت زدیم و کمی بعد از چشمه ساعت 7:50 اطراق نمودیم. مسیر پیمایش قبل از صبحانه 3790 متر بود و در جایی به ارتفاع 2255 متر از سطح دریا (دراین گزارش ارتفاع توسط ساعت مچی ثبت شده و ممکن است دقیق نباشد).

جای دوستان خالی صبحانه نان سنگک و بربری به همراه خیار و گوجه و پنیر محلی طالقان با چایی. در محل اطرق هم چندتایی عکس گرفتیم و همچنین از استخر جنگل رحمان آباد هم عکسی گرفتیم که بعد هم داستانی پیش آمد که خواهم گفت.





پس خوردن صبحانه ساعت 8:35 مسیر را به سمت باغچه خلیل ادامه دادیم، برخلاف پیش بینی ها باران بهاری شروع به باریدن کرد و حدود 45 دقیقه ای زیر باران قدم زنان طی طریق کردیم البته خوشبختانه لوازم مانند بادگیر و کائر کوله به همراه داشتیم و بدون استرس از خیس شدن از هوای بهاری لذت بردیم، البته در میان راه پس از پیمودن 1600 متر (5400 متر از ابتدا) ساعت 9:30 در جایی که از ابتدا زیر درختی کمی ایستادیم. و یکی از کوهنوردان گپی زدیم و باز زیر باران که دیگر خیلی کم شده بود به مسیرمان ادامه دادیم، در مسیر صدای پرندگانی چون کبک گوش را نوازش میداد.



پرندگان دیگری هم از این هوای پاک لذت می بردند و زیر باران نظاره گر مردم بودند.







در مسیر سرسبزمسیر خو را ادامه دادیم، البته کمی چایی کوهی در حد استفاده برای یک فلاکس چایی هم چیدیم و همانجا در یکی از فلاکسهای چایی که حاوی آب جوش بود با نبات ریختیم و پس از پیمودن 1600 متر از توقف قبلی (کل مسیر تاکنون 7000 متر)، ساعت 10:30 در انتهای باغچه خلیل کنار آبشار کوچک همانجایی که سال 90 خرچنگ دیده بودیم (البه یک خرچنگ مرده کنار آب هم دیدیم) نشستیم و چایی کوهی خوردیم، برای رفع خستگی هم پایی به آب زدیم.

ناگفته نماند آقا بهزاد عزیز در این طبیعت با ریواس ارتباط خوبی برقرار کرد و تقریبا در کل مسیر ایشان از ریواس تغذیه می کرد .




پس از توقفی 30 دقیقه ای برای فرود مسیر را ادامه دادیم که البته به یکباره با توجه به پیشنهاد همنورد مسیر جنگل رحمان آباد را انتخاب کردیم.

مسیر بسیار زیبا و عالی و سرسبز بود و در مسیر گلهای زیبا و حشرات خوشرنگ هم توجه ما را به خود جلب می کرد.




مسیر سربالایی را رفتیم تا نزدیکی ارتفاعات جنگل رحمان آباد، به چمنزاری بسیار زیبا رسیدیم کلاغهای زیادی هم بالای پرواز می کردند و حس ناب در طبیعت بودن آن هم در کنار شهری چون تهران به ما القا می کرد.





نرسیده به استخر گلهای زیبایی سطح زمین را پوشانده بود و پروانه های زیبایی نیز درآنجا بودند.



بالاخره به استخر رسیدیم و مابقی مسیر سراشیبی بود.


با رسیدن به کنار استخر در ساعت 12:30 کوهنوردان قبلی آنجا را ترک کردند و فقط ما سه نفر بودیم، هوا بسیار عالی بود و خورشید هم در آسمان خودنمایی می کرد و هوا رو گرمی بود، در روزی که ما هم ابر و هم باران را دیده بودیم آفتاب روزمان را کامل کرد و البته ما را وسوسه کرد که تنی به آب بزنیم. مهدی شیرجه ای زد و در پی او بهزاد و من دیگر طاقت نیاوردیم و در پی او وارد آب شدیم، آب بسیار سرد بود ولی باید بگویم خستگی پیاده روی 9777 متری را از تن ما درآورد (2396 متر ارتفاع).



پس از خشک کردن نسبی لباسها مسیر فرود را ادامه دادیم تا اینکه ساعت 13:44 پس از پیمودن 13050 متر یعنی بالغ بر 13 کیلومتر پیاده روی بالاخره کوه پیمایی تمام شد و ما سوار بر ماشین راهی منزل شدیم.

امیدوارم توانسته باشم شما را هم در لذت خود شریک کنم.

آرش کوهرو



نظرات 2 + ارسال نظر
مهسا سه‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 14:56 http://www.yeirani74.blogfa.com

درود آرش جان
من مهسا دختر آریایی ام یادت هست؟؟
یه وب جدید زدم خوشحال میشم سر بزنی

درووود بر تو

سمیه پنج‌شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1399 ساعت 14:44

سلام منم این مسیرو رفتم مسیر کبوتر خان،چال مگس، باغچه خلیل ، چال پونه هم رفتم
ماه اردیبهشت واقعا بهشته اونجا
امیدوارم بازم بتونم تجربه ش کنم
تقریبا هر جمعه این مسیر ها رو میرفتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد